معنی فارسی closuring
B1عمل بسته کردن یا به حالت بسته درآمدن، به ویژه در مورد مکانها یا کسبوکارها.
The act of closing something or the state of being closed.
- VERB
example
معنی(example):
بسته شدن کتابخانه موجب ناامیدی زیادی بین دانشآموزان شده است.
مثال:
The closuring of the library has caused much frustration among the students.
معنی(example):
ما با بسته شدن چندین کسبوکار محلی مواجه هستیم.
مثال:
We are facing the closuring of several local businesses.
معنی فارسی کلمه closuring
:
عمل بسته کردن یا به حالت بسته درآمدن، به ویژه در مورد مکانها یا کسبوکارها.