معنی فارسی clotter

B1

کسی که کارهای هنری یا خلاقانه می‌کند، به ویژه در زمینه نقاشی یا طراحی.

A person, often an artist, who creates or plays with designs and patterns.

example
معنی(example):

این هنرمند در جامعه به عنوان یک پارتنر شناخته می‌شود.

مثال:

The artist is known as a clotter in the community.

معنی(example):

او پس از آخرین نمایشگاهش به یک پارتنر مشهور تبدیل شد.

مثال:

He became a prominent clotter after his latest exhibition.

معنی فارسی کلمه clotter

: معنی clotter به فارسی

کسی که کارهای هنری یا خلاقانه می‌کند، به ویژه در زمینه نقاشی یا طراحی.