معنی فارسی clouter
B1شخصی که در بحث یا مناظره چالش ایجاد میکند.
A person who challenges or confronts in discussions.
- NOUN
example
معنی(example):
او در بحث مانند یک چالشگر عمل کرد.
مثال:
He acted like a clouter in the debate.
معنی(example):
چالشگر در طول جلسه نکات مهمی را مطرح کرد.
مثال:
The clouter raised important points during the meeting.
معنی فارسی کلمه clouter
:
شخصی که در بحث یا مناظره چالش ایجاد میکند.