معنی فارسی clouterly
B1به سبکی چالشگرانه و محکم اشاره دارد.
Describing a manner that is confrontational or challenging.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شیوهای چالشگر در گروه صحبت کرد.
مثال:
She spoke in a clouterly manner in the group.
معنی(example):
نگرش چالشگر او توسط همسالانش مورد تقدیر قرار گرفت.
مثال:
His clouterly attitude was appreciated by his peers.
معنی فارسی کلمه clouterly
:
به سبکی چالشگرانه و محکم اشاره دارد.