معنی فارسی cloyne
B1حالت یا روشی از رفتار که تفاوت مشهودی در نوع احساسات میدهد، معمولاً در زمینه تأکید بر احساسات.
A manner of behavior that exhibits an excessive amount of sweetness in emotions or interactions.
- NOUN
example
معنی(example):
شیرینی زیاد در رفتار بیش از حد شیرین او مشهود بود.
مثال:
The cloyne was evident in her overly sweet demeanor.
معنی(example):
شیرینی زیاد در گفتگوهای او برخی را ناراحت کرد.
مثال:
His cloyne in conversation made some people uncomfortable.
معنی فارسی کلمه cloyne
:
حالت یا روشی از رفتار که تفاوت مشهودی در نوع احساسات میدهد، معمولاً در زمینه تأکید بر احساسات.