معنی فارسی club-mate
B1همباشگاه، کسی که در یک باشگاه با شما به فعالیت میپردازد.
A person who shares membership in a club with another.
- NOUN
example
معنی(example):
او همباشگاه من است و ما معمولاً با هم تمرین میکنیم.
مثال:
He is my club-mate, and we often train together.
معنی(example):
داشتن یک همباشگاه میتواند فعالیتها را لذتبخشتر کند.
مثال:
Having a club-mate can make the activities more enjoyable.
معنی فارسی کلمه club-mate
:
همباشگاه، کسی که در یک باشگاه با شما به فعالیت میپردازد.