معنی فارسی clubmates

B1

اعضای یک باشگاه که به صورت گروهی در فعالیت‌های مرتبط با یکدیگر شرکت دارند.

Members of the same club who participate in activities together.

noun
معنی(noun):

A person who is in the same club as another person

example
معنی(example):

من و اعضای باشگاهم هر شنبه تمرین می‌کنیم.

مثال:

My clubmates and I practice every Saturday.

معنی(example):

اعضای باشگاه در طول مسابقات از یکدیگر حمایت می‌کنند.

مثال:

Clubmates support each other during competitions.

معنی فارسی کلمه clubmates

: معنی clubmates به فارسی

اعضای یک باشگاه که به صورت گروهی در فعالیت‌های مرتبط با یکدیگر شرکت دارند.