معنی فارسی clubable
B1قابلیت یا شرایط مناسب برای تبدیل شدن به یک باشگاه یا برای فعالیتهای باشگاهی.
Capable of being involved in activities at a club or suitable for such purposes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این محل قابلیت برگزاری باشگاه را دارد و میزبان رویدادهای زیادی است.
مثال:
This venue is clubable and hosts many events.
معنی(example):
او به خاطر طبیعت باشگاهیاش شناخته میشود که دوستان زیادی را جذب میکند.
مثال:
He is known for his clubable nature, attracting many friends.
معنی فارسی کلمه clubable
:
قابلیت یا شرایط مناسب برای تبدیل شدن به یک باشگاه یا برای فعالیتهای باشگاهی.