معنی فارسی clubbish
B1بازتابدهنده ویژگیهایی که مختص باشگاهها بوده و ممکن است در بعضی شرایط طردکننده باشد.
Having characteristics specific to clubs, often leading to exclusivity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش باشگاهی او باعث شد که دیگران احساس طرد کنند.
مثال:
His clubbish attitude made others feel excluded.
معنی(example):
آنها جو باشگاهی را ناخوشایند یافتند.
مثال:
They found the clubbish atmosphere unwelcoming.
معنی فارسی کلمه clubbish
:
بازتابدهنده ویژگیهایی که مختص باشگاهها بوده و ممکن است در بعضی شرایط طردکننده باشد.