معنی فارسی cluck-clucking
A2عملی که مرغها هنگام صحبت یا نشان دادن احساسات خود انجام میدهند.
A continuous version of the sound made by a hen, often indicating care or warning.
- VERB
example
معنی(example):
مرغ در حالی که جوجههایش را تماشا میکرد، جیک جیک میکرد.
مثال:
The hen was cluck-clucking as she watched her chicks.
معنی(example):
من صدای جیک جیک از آشیانه شنیدم.
مثال:
I heard cluck-clucking from the coop.
معنی فارسی کلمه cluck-clucking
:
عملی که مرغها هنگام صحبت یا نشان دادن احساسات خود انجام میدهند.