معنی فارسی cluckier
B1صدای جیکجیک بیشتری نسبت به سایرین تولید میکند و به طور کلی به مرغها ارتباط دارد.
More inclined to cluck; producing a louder or more frequent clucking sound.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Broody.
معنی(adjective):
Prone to cluck.
example
معنی(example):
این مرغ نسبت به دیگران بیشتر جیکجیک میکند.
مثال:
This hen is cluckier than the others.
معنی(example):
متوجه شدم مرغ خانگیام اخیراً بیشتر جیکجیک میکند.
مثال:
I noticed my pet chicken has become cluckier lately.
معنی فارسی کلمه cluckier
:
صدای جیکجیک بیشتری نسبت به سایرین تولید میکند و به طور کلی به مرغها ارتباط دارد.