معنی فارسی cluff

B1

برش لبه، عملی که برای تمیز کردن لبه‌های پارچه یا مواد دیگر انجام می‌شود.

To cut or trim the edges of a material for a neater appearance.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت لبه‌های پارچه را بریده تا ظاهری تمیزتر داشته باشد.

مثال:

He decided to cluff the edges of the fabric for a cleaner look.

معنی(example):

برش لبه‌ها می‌تواند از ریش ریش شدن پارچه‌ها جلوگیری کند.

مثال:

Cluffing edges can prevent fabrics from fraying.

معنی فارسی کلمه cluff

: معنی cluff به فارسی

برش لبه، عملی که برای تمیز کردن لبه‌های پارچه یا مواد دیگر انجام می‌شود.