معنی فارسی clum
B1دست و پا چلفتی، به شخصی گفته می‌شود که نمی‌تواند به راحتی حرکت کند و معمولاً در کارهای دستی ناتوان است.
Awkward in movement or in handling things.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او آنقدر دست و پا چلفتی بود که بر روی پای خودش سر خورد.
مثال:
He was so clumsy that he tripped over his own feet.
معنی(example):
افراد دست و پا چلفتی اغلب اشیا را می‌اندازند.
مثال:
Clumsy people often drop things.
معنی فارسی کلمه clum
:
دست و پا چلفتی، به شخصی گفته می‌شود که نمی‌تواند به راحتی حرکت کند و معمولاً در کارهای دستی ناتوان است.
