معنی فارسی clumsiness

B1 /ˈklʌm.zi.nəs/

ناهماهنگی به معنای رفتارهای بی‌دقت و ناشیانه است که ممکن است منجر به مشکلات شود.

The quality of being clumsy; awkwardness.

noun
معنی(noun):

A lack of coordination or elegance; the condition or quality of being clumsy.

مثال:

He dropped them not out of spite, but out of clumsiness.

example
معنی(example):

ناهماهنگی او منجر به چندین حادثه در آشپزخانه شد.

مثال:

His clumsiness led to several accidents in the kitchen.

معنی(example):

ناهماهنگی می‌تواند دلنشین باشد، به خصوص در کودکان کوچک.

مثال:

Clumsiness can be endearing, especially in young children.

معنی فارسی کلمه clumsiness

: معنی clumsiness به فارسی

ناهماهنگی به معنای رفتارهای بی‌دقت و ناشیانه است که ممکن است منجر به مشکلات شود.