معنی فارسی clyped
B1زمان گذشته فعل clype، به معنای صحبت کردن یا اطلاع دادن به شخصی در مورد شخص دیگری.
Past tense of clype, meaning to talk or inform someone about someone else.
- VERB
example
معنی(example):
او احساس ناراحتی کرد زیرا او به او خبر داده بود.
مثال:
She felt annoyed because he had clyped on her.
معنی(example):
همسایه دربارهی مهمانی به صاحبخانه خبر داده بود.
مثال:
The neighbor had clyped about the party to the landlord.
معنی فارسی کلمه clyped
:
زمان گذشته فعل clype، به معنای صحبت کردن یا اطلاع دادن به شخصی در مورد شخص دیگری.