معنی فارسی clypes
B1اجزای تزئینی یا کاربردی که معمولاً در صنایع دستی یا تاریخشناسی پیدا میشوند.
Decorative or functional components often found in crafts or archaeology.
- NOUN
example
معنی(example):
کلیپسها اغلب در صنایع دستی سنتی استفاده میشوند.
مثال:
Clypes are often used in traditional crafts.
معنی(example):
او کلیپسهایی از فرهنگهای مختلف جمعآوری کرد.
مثال:
She collected clypes from different cultures.
معنی فارسی کلمه clypes
:
اجزای تزئینی یا کاربردی که معمولاً در صنایع دستی یا تاریخشناسی پیدا میشوند.