معنی فارسی cmc

B1

مدل کاربردی که به منظور بهینه‌سازی ارتباطات و تسهیل تعاملات در سازمان‌ها و پروژه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A practical model aimed at optimizing communications and facilitating interactions in organizations and projects.

example
معنی(example):

طراحی cmc به بهبود جریان کار کمک می‌کند.

مثال:

The cmc design helps improve the workflow.

معنی(example):

در کارگاه‌ها، ما اغلب در مورد استراتژی‌های cmc صحبت می‌کنیم.

مثال:

In workshops, we often discuss cmc strategies.

معنی فارسی کلمه cmc

: معنی cmc به فارسی

مدل کاربردی که به منظور بهینه‌سازی ارتباطات و تسهیل تعاملات در سازمان‌ها و پروژه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.