معنی فارسی cmd.
B1مخفف واژهای که به نوعی فرماندهی یا دستور اشاره دارد.
An abbreviation indicating a type of command or directive.
- OTHER
example
معنی(example):
Cmd. اغلب در سلسله مراتب فرماندهی مشاهده میشود.
مثال:
Cmd. is often seen in command hierarchies.
معنی(example):
شما میتوانید به cmd. در گزارشهای خود ارجاع دهید.
مثال:
You can reference cmd. in your reports.
معنی فارسی کلمه cmd.
:
مخفف واژهای که به نوعی فرماندهی یا دستور اشاره دارد.