معنی فارسی coachmen
B2مقربان، جمع مقرب، افرادی که در گذشته در حمل و نقل کالسکهها و اسبها فعالیت میکردند.
The plural form of coachman, referring to individuals who drive horse-drawn coaches.
- noun
noun
معنی(noun):
A man who drives a horse-drawn coach, a male coach driver.
example
معنی(example):
مقربان برای جلسه سالانه جمع شدند.
مثال:
The coachmen gathered for the annual meeting.
معنی(example):
در شهر، مقربان داستانهای خود را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
In the city, the coachmen shared their stories.
معنی فارسی کلمه coachmen
:
مقربان، جمع مقرب، افرادی که در گذشته در حمل و نقل کالسکهها و اسبها فعالیت میکردند.