معنی فارسی coadjutor

B2 /kəʊəˈdʒuːtə/

معاون، فردی که به عنوان یاری‌دهنده یا دستیار در کارهای یک مقام بالایی منصوب می‌شود.

An individual appointed to assist another, particularly in church or organizational duties.

noun
معنی(noun):

An assistant or helper.

معنی(noun):

An assistant to a bishop.

example
معنی(example):

اسقف یک معاون برای کمک به دیوگس منصوب کرد.

مثال:

The bishop appointed a coadjutor to assist with the diocese.

معنی(example):

یک همیار معمولاً یک دستیار مورد اعتماد در سازمان‌های مختلف است.

مثال:

A coadjutor is often a trusted assistant in various organizations.

معنی فارسی کلمه coadjutor

: معنی coadjutor به فارسی

معاون، فردی که به عنوان یاری‌دهنده یا دستیار در کارهای یک مقام بالایی منصوب می‌شود.