معنی فارسی coadmitting
B1پذیرفتن همزمان یا مشترک چند مورد به طور فعال.
The act of admitting together or jointly.
- VERB
example
معنی(example):
آنها یافتههای هر دو مطالعه را به صورت مشترک میپذیرند.
مثال:
They are coadmitting the findings of both studies.
معنی(example):
پذیرش همزمان بیماران به بهبود روند درمان کمک خواهد کرد.
مثال:
Coadmitting patients will help in streamlining treatment.
معنی فارسی کلمه coadmitting
:
پذیرفتن همزمان یا مشترک چند مورد به طور فعال.