معنی فارسی coadventuress

B1

زنی که در یک ماجراجویی مشترک شرکت می‌کند.

A female participant in a joint adventure.

example
معنی(example):

به عنوان یک همسفر مشترک، او عاشق کشف مکان‌های جدید است.

مثال:

As a coadventuress, she loves to explore new places.

معنی(example):

همسفر مشترک داستان‌های سفر خود را به اشتراک گذاشت.

مثال:

The coadventuress shared her travel stories.

معنی فارسی کلمه coadventuress

: معنی coadventuress به فارسی

زنی که در یک ماجراجویی مشترک شرکت می‌کند.