معنی فارسی coagulatory
B1کواگولاسیون، مربوط به یا ایجاد کننده لخته شدن مایعات.
Relating to or causing coagulation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصوصیات کواگولاسیونی این ماده شگفتانگیز است.
مثال:
The coagulatory properties of this substance are remarkable.
معنی(example):
پزشکان اثرات کواگولاسیونی داروهای مختلف را بررسی میکنند.
مثال:
Doctors study the coagulatory effects of various medications.
معنی فارسی کلمه coagulatory
:
کواگولاسیون، مربوط به یا ایجاد کننده لخته شدن مایعات.