معنی فارسی coapt

B1

به هم چسباندن یا پیوستن بافت‌ها به یکدیگر به ویژه در جراحی.

To bring together or join (tissue) in a surgical context.

example
معنی(example):

جراح می‌تواند بافت را به طور مؤثری به هم بچسباند.

مثال:

The surgeon can coapt the tissue effectively.

معنی(example):

در جراحی، مهم است که لبه‌های زخم را به هم بچسبانیم.

مثال:

In surgery, it's important to coapt the edges of the wound.

معنی فارسی کلمه coapt

: معنی coapt به فارسی

به هم چسباندن یا پیوستن بافت‌ها به یکدیگر به ویژه در جراحی.