معنی فارسی coapts

B1

همکاری کردن یا پیوستن به چیزی با یکدیگر.

The act of combining or adopting elements from multiple sources.

example
معنی(example):

او پیشنهادات دوستانش را در طرح نهایی خود پیوست می‌کند.

مثال:

He coapts his friends' suggestions into his final plan.

معنی(example):

آنها اغلب استراتژی‌های مختلف را برای پیدا کردن بهترین آن‌ها هم‌افزا می‌کنند.

مثال:

They often coapts various strategies to find the best one.

معنی فارسی کلمه coapts

: معنی coapts به فارسی

همکاری کردن یا پیوستن به چیزی با یکدیگر.