معنی فارسی coassumed
B1به معنای اینکه یک چیز به صورت مشترک پذیرفته شده است، معمولاً در مورد مسئولیتها یا نقشها.
Past tense of coassume, meaning to have jointly accepted or assumed responsibilities.
- VERB
example
معنی(example):
تعهدات توسط هر دو طرف به طور مشترک پذیرفته شد.
مثال:
The obligations were coassumed by both parties.
معنی(example):
این کار تنها پس از بحث و بررسی دقیق به طور مشترک پذیرفته شد.
مثال:
This task was coassumed only after thorough discussion.
معنی فارسی کلمه coassumed
:
به معنای اینکه یک چیز به صورت مشترک پذیرفته شده است، معمولاً در مورد مسئولیتها یا نقشها.