معنی فارسی coassuming

B1

به معنای به عهده گرفتن یا پذیرفتن چیزی به صورت مشترک، معمولاً در یک بافت گروهی.

Present participle form of coassume, indicating the act of jointly accepting responsibilities.

example
معنی(example):

آنها در حین رویداد مسئولیت‌ها را به طور مشترک می‌پذیرند.

مثال:

They are coassuming responsibilities during the event.

معنی(example):

به عهده گرفتن مشترک وظایف می‌تواند به همکاری بهتر منجر شود.

مثال:

Coassuming tasks can lead to better teamwork.

معنی فارسی کلمه coassuming

: معنی coassuming به فارسی

به معنای به عهده گرفتن یا پذیرفتن چیزی به صورت مشترک، معمولاً در یک بافت گروهی.