معنی فارسی coattended
B1شرکت کردن در یک رویداد بهطور همزمان با دیگران.
Attending an event together with others.
- VERB
example
معنی(example):
آنها سال گذشته در کنفرانس مشترک شرکت کردند.
مثال:
They coattended the conference last year.
معنی(example):
ما به عنوان دوستان در چندین رویداد مشترک شرکت کردیم.
مثال:
We coattended several events together as friends.
معنی فارسی کلمه coattended
:
شرکت کردن در یک رویداد بهطور همزمان با دیگران.