معنی فارسی coaxal
B2کوکسیال، بهعنوان اصطلاحی در مهندسی برای توصیف نوع خاصی از سیم یا طراحی که در آن دو هادی در کنار هم قرار دارند.
Relating to a structure that has a common axis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی کوکسیال امکان حرکت انعطافپذیر را میدهد.
مثال:
The coaxal design allows for flexible movement.
معنی(example):
آنها از یک کابل کوکسیال برای انتقال بهتر سیگنال استفاده کردند.
مثال:
They utilized a coaxal cable for better signal transmission.
معنی فارسی کلمه coaxal
:
کوکسیال، بهعنوان اصطلاحی در مهندسی برای توصیف نوع خاصی از سیم یا طراحی که در آن دو هادی در کنار هم قرار دارند.