معنی فارسی coawareness
B1آگاهی مشترک، بهعنوان حالتی که در آن چند نفر از یک موضوع خاص همزمان آگاه هستند.
Shared awareness among individuals about a common situation.
- NOUN
example
معنی(example):
آگاهی مشترک از وضعیت برای کار گروهی حیاتی است.
مثال:
Coawareness of the situation is crucial for teamwork.
معنی(example):
آگاهی مشترک تیم به آنها کمک کرد تا به سرعت به چالشها پاسخ دهند.
مثال:
The team's coawareness helped them respond quickly to challenges.
معنی فارسی کلمه coawareness
:
آگاهی مشترک، بهعنوان حالتی که در آن چند نفر از یک موضوع خاص همزمان آگاه هستند.