معنی فارسی cobewail

B1

عذرخواهی کردن یا درد و دل کردن درباره مشکلات و چالش‌ها.

To express sorrow or regret about something, often through complaining.

example
معنی(example):

کشاورزان اغلب زمانی که برداشت محصول شکست می‌خورد، عذرخواهی می‌کنند.

مثال:

The farmers often cobewail when the harvest fails.

معنی(example):

او ترجیح می‌دهد در مورد مشکلاتش عذرخواهی نکند.

مثال:

She prefers not to cobewail about her problems.

معنی فارسی کلمه cobewail

: معنی cobewail به فارسی

عذرخواهی کردن یا درد و دل کردن درباره مشکلات و چالش‌ها.