معنی فارسی cocainize

B1

عملی که در آن مواد مخدر کاکائین به یک ماده یا موجود زنده اضافه می‌شود.

To make or treat with cocaine.

example
معنی(example):

دانشمند هدف دارد تا نمونه را برای آزمایش کاکائنیزه کند.

مثال:

The scientist aims to cocainize the sample for testing.

معنی(example):

برای کاکائنیزه کردن این سلول‌ها، باید روال‌های خاصی دنبال شوند.

مثال:

To cocainize these cells, special procedures must be followed.

معنی فارسی کلمه cocainize

: معنی cocainize به فارسی

عملی که در آن مواد مخدر کاکائین به یک ماده یا موجود زنده اضافه می‌شود.