معنی فارسی cockeye

B1

چشمی که به‌طور غیرطبیعی و در زاویه‌ای متفاوت از دیگر چشم به نظر می‌رسد.

An eye that is squinting or crossed, making it appear different from the other eye.

example
معنی(example):

او یک چشم کک‌دار دارد که یکی از چشمانش از دیگری متفاوت به نظر می‌رسد.

مثال:

He has a cockeye, making one of his eyes look different from the other.

معنی(example):

چشم کک‌دار ممکن است بر نحوه دیدن فرد تأثیر بگذارد.

مثال:

A cockeye might affect how someone sees.

معنی فارسی کلمه cockeye

: معنی cockeye به فارسی

چشمی که به‌طور غیرطبیعی و در زاویه‌ای متفاوت از دیگر چشم به نظر می‌رسد.