معنی فارسی cockneyfying

B1

فرایند تبدیل زبان یا متن به لهجه ککنی.

The act of adapting or converting language into the Cockney dialect.

example
معنی(example):

ککنی‌سازی یک کتاب آن را برای مخاطب جوان‌تر جذاب‌تر می‌کند.

مثال:

Cockneyfying a book makes it more appealing to a younger audience.

معنی(example):

آنها در حال ککنی‌سازی دیالوگ‌های نمایش جدیدشان هستند.

مثال:

They are cockneyfying their dialogues for the new play.

معنی فارسی کلمه cockneyfying

: معنی cockneyfying به فارسی

فرایند تبدیل زبان یا متن به لهجه ککنی.