معنی فارسی cocooneries
B1کاکونریها، مکانهایی که در آنها کرمهای ابریشم به پروانه تبدیل شده و ابریشم تولید میشود.
Places where silkworms are raised for silk production.
- NOUN
example
معنی(example):
در این منطقه چندین کاکونری وجود دارد.
مثال:
There are several cocooneries in the region.
معنی(example):
کاکونریها برای کشاورزان محلی شغل ایجاد میکنند.
مثال:
Cocooneries provide jobs for local farmers.
معنی فارسی کلمه cocooneries
:
کاکونریها، مکانهایی که در آنها کرمهای ابریشم به پروانه تبدیل شده و ابریشم تولید میشود.