معنی فارسی cocreditor
B1فردی که به عنوان وامدهندهای در مشارکت با دیگران عمل میکند.
A person who shares the responsibility of lending.
- NOUN
example
معنی(example):
ویشانسند ، به پیشرفت پروژه کمک کرد.
مثال:
The cocreditor supported the development of the project.
معنی(example):
به عنوان یک وامدهنده مشترک، مسئولیتهای مالی را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
As a cocreditor, they shared financial responsibilities.
معنی فارسی کلمه cocreditor
:
فردی که به عنوان وامدهندهای در مشارکت با دیگران عمل میکند.