معنی فارسی cocrucify

B1

بی‌توجهی به هر دو طرف با هم در همان زمان، به طور خاص در علوم تجربی و بیوشیمی.

To crucify two entities together in a joint experiment, often referring to scientific studies of interactions.

example
معنی(example):

دانشمندان تصمیم گرفتند تا دو ژن را همزمان بیافرینند تا تعامل آنها را مطالعه کنند.

مثال:

The scientists decided to cocrucify the two genes to study their interaction.

معنی(example):

در آزمایش‌های خود، آنها پروتئین‌های مختلفی را همزمان بیافرینند تا اثرات آنها را تحلیل کنند.

مثال:

In their experiments, they would cocrucify various proteins to analyze their effects.

معنی فارسی کلمه cocrucify

: معنی cocrucify به فارسی

بی‌توجهی به هر دو طرف با هم در همان زمان، به طور خاص در علوم تجربی و بیوشیمی.