معنی فارسی coddled

B1

نازپرورده کردن، به معنای برآورده کردن خواسته‌ها و نیازهای فردی به صورتی مفرط و خارج از حد معمول است.

To treat someone with excessive care or indulgence.

verb
معنی(verb):

To treat gently or with great care.

معنی(verb):

To cook slowly in hot water that is below the boiling point.

معنی(verb):

To exercise excessive or damaging authority in an attempt to protect. To overprotect.

example
معنی(example):

پدر و مادر کودکان را نازپرورده کردند و به آنها هر چیزی که می‌خواستند دادند.

مثال:

The parents coddled their child, giving them everything they wanted.

معنی(example):

او از نحوه برخورد دوستانش که او را نازپرورده کردند، احساس خوبی داشت.

مثال:

She felt coddled by the way her friends treated her.

معنی فارسی کلمه coddled

: معنی coddled به فارسی

نازپرورده کردن، به معنای برآورده کردن خواسته‌ها و نیازهای فردی به صورتی مفرط و خارج از حد معمول است.