معنی فارسی coembrace
B1به صورت همزمان چیزی را به آغوش گرفتن یا پذیرش کردن.
To embrace together; to mutually accept or include.
- VERB
example
معنی(example):
اجتماعات میآموزند چگونه زمینههای متنوع خود را همچنین در آغوش بگیرند.
مثال:
The communities learn to coembrace their diverse backgrounds.
معنی(example):
در آغوش گرفتن همزمان نوآوری و سنت میتواند هویت ما را تقویت کند.
مثال:
To coembrace innovation and tradition can strengthen our identity.
معنی فارسی کلمه coembrace
:
به صورت همزمان چیزی را به آغوش گرفتن یا پذیرش کردن.