معنی فارسی coendures
B1همبودن، به معنای تاب آوردن یا مقاومت به صورت مشترک.
Third person singular present tense of coendure; to endure together.
- VERB
example
معنی(example):
او به طور مکرر در موقعیتهای مختلف همبود میکند.
مثال:
He frequently coendures various situations.
معنی(example):
او در نحوه همبود کردن چالشها قدرت مییابد.
مثال:
She finds strength in how she coendures challenges.
معنی فارسی کلمه coendures
:
همبودن، به معنای تاب آوردن یا مقاومت به صورت مشترک.