معنی فارسی coequate
B1برابر کردن یا معادل قرار دادن در یک زمینه مشخص.
To consider as equal or equivalent.
- VERB
example
معنی(example):
مهم است که شرایط هر دو آزمایش را برابر کنیم.
مثال:
It's essential to coequate the conditions of both experiments.
معنی(example):
شما باید متغیرها را برای نتایج دقیق برابر کنید.
مثال:
You should coequate the variables for accurate results.
معنی فارسی کلمه coequate
:
برابر کردن یا معادل قرار دادن در یک زمینه مشخص.