معنی فارسی coerceable

B2

قابلیت اجبار به اتخاذ تصمیم یا رفتار خاص که ممکن است خلاف میل فرد باشد.

Capable of being compelled or pressured into acting in a certain way.

example
معنی(example):

برخی افراد ممکن است مجبور به اتخاذ تصمیماتی شوند که نمی‌خواهند.

مثال:

Some individuals may be coerced into making decisions they don't want.

معنی(example):

در معرض اجبار بودن می‌تواند به نتایج منفی در مذاکرات منجر شود.

مثال:

Being coerceable can lead to negative outcomes in negotiations.

معنی فارسی کلمه coerceable

: معنی coerceable به فارسی

قابلیت اجبار به اتخاذ تصمیم یا رفتار خاص که ممکن است خلاف میل فرد باشد.