معنی فارسی coercer

B1

وادارکننده، فردی که دیگری را به انجام کاری تحت فشار یا تهدید مجاب می‌کند.

A person who compels another to act against their will, often through pressure or threats.

example
معنی(example):

فرد وادارکننده شخص را مجبور به امضای سند کرد.

مثال:

The coercer forced the person to sign the document.

معنی(example):

در برخی از موقعیت‌ها، یک وادارکننده ممکن است از تهدیدها برای دستیابی به خواسته‌هایش استفاده کند.

مثال:

In some situations, a coercer may use threats to get what they want.

معنی فارسی کلمه coercer

: معنی coercer به فارسی

وادارکننده، فردی که دیگری را به انجام کاری تحت فشار یا تهدید مجاب می‌کند.