معنی فارسی coevally
B1بصورت همزمان، به معنای توسعه یا وقوع در یک زمان معین.
In a manner that indicates simultaneous development or occurrence.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دو فرهنگ به طور همزمان توسعه یافتند و شباهتهای خاصی را نشان میدهند.
مثال:
The two cultures developed coevally, showing unique similarities.
معنی(example):
بهطور همزمان، هنرمندان کار یکدیگر را در طول قرنها تحت تأثیر قرار دادند.
مثال:
Coevally, the artists influenced each other’s work throughout the centuries.
معنی فارسی کلمه coevally
:
بصورت همزمان، به معنای توسعه یا وقوع در یک زمان معین.