معنی فارسی coevalness
B2همزمانی، حالتی است که در آن دو یا چند چیز در یک زمان مشابه و همزمان وجود دارند.
The quality of existing at the same time as another.
- NOUN
example
معنی(example):
همزمانی دو هنرمند در سبکهای مشابه آنها منعکس میشود.
مثال:
The coevalness of the two artists is reflected in their similar styles.
معنی(example):
همزمانی رویدادهای تاریخی میتواند دیدگاهی منحصر به فرد ارائه دهد.
مثال:
The coevalness of historical events can provide a unique perspective.
معنی فارسی کلمه coevalness
:
همزمانی، حالتی است که در آن دو یا چند چیز در یک زمان مشابه و همزمان وجود دارند.