معنی فارسی coggie
B1نوعی سگ با خصوصیات ظاهری خاص، معمولاً با پاهای کوتاه و بدنی گرد.
A type of dog breed, often characterized by short legs and a round body.
- NOUN
example
معنی(example):
کوگی یک سگ کوچک و بانمک بود.
مثال:
The coggie was a cute little dog.
معنی(example):
او یک سگ کوگی را از پناهگاه پذیرفت.
مثال:
She adopted a coggie from the shelter.
معنی فارسی کلمه coggie
:
نوعی سگ با خصوصیات ظاهری خاص، معمولاً با پاهای کوتاه و بدنی گرد.