معنی فارسی coinvolve

B1

درگیر کردن یا مشارکت دادن افراد یا گروه‌ها در یک فعالیت یا پروژه.

To engage or involve multiple parties in a specific activity or project.

example
معنی(example):

ما باید جامعه را در این پروژه درگیر کنیم.

مثال:

We need to coinvolve the community in this project.

معنی(example):

درگیر کردن ذینفعان مختلف می‌تواند به نتایج بهتری منجر شود.

مثال:

Coinvolving different stakeholders can lead to better outcomes.

معنی فارسی کلمه coinvolve

: معنی coinvolve به فارسی

درگیر کردن یا مشارکت دادن افراد یا گروه‌ها در یک فعالیت یا پروژه.