معنی فارسی coldshouldered

B1

نادیده گرفتن کسی، عدم توجه به درخواست یا نیازهای او، به‌خصوص بعد از یک نزاع یا اختلاف نظر.

To ignore or show aloofness towards someone, especially after a disagreement.

example
معنی(example):

او بعد از بحث با او، او را نادیده گرفت.

مثال:

She coldshouldered him after their argument.

معنی(example):

او در مهمانی احساس کرد که دوستانش او را نادیده گرفته‌اند.

مثال:

He felt coldshouldered by his friends at the party.

معنی فارسی کلمه coldshouldered

: معنی coldshouldered به فارسی

نادیده گرفتن کسی، عدم توجه به درخواست یا نیازهای او، به‌خصوص بعد از یک نزاع یا اختلاف نظر.