معنی فارسی coldshoulders
B1جمع کلمات بیاعتنایی به کسانی که در یک گروه یا جامعه قرار دارند و به دلیل برخی دلایل احساسی از یکدیگر دوری میکنند.
Multiple instances of ignoring or showing indifference within a group.
- noun
noun
معنی(noun):
A deliberate act of disrespect; a slight or snub
example
معنی(example):
بیاعتناییها در تیم، جوی تنشآور ایجاد کرد.
مثال:
The coldshoulders in the team created a tense atmosphere.
معنی(example):
بیاعتناییهای آنان نشان میدهد که مشکلی وجود دارد.
مثال:
Their coldshoulders showed that something was wrong.
معنی فارسی کلمه coldshoulders
:
جمع کلمات بیاعتنایی به کسانی که در یک گروه یا جامعه قرار دارند و به دلیل برخی دلایل احساسی از یکدیگر دوری میکنند.