معنی فارسی collaud

B1

تأیید کردن، تأییدیه رسمی دادن به یک طرح یا عملکرد.

To officially approve or endorse something.

example
معنی(example):

کمیته تصمیم گرفت تا سیاست جدید را به دلیل اثر بخشی‌اش تأیید کند.

مثال:

The committee decided to collaud the new policy for its effectiveness.

معنی(example):

آنها نتایج را در جلسه آینده خود تأیید خواهند کرد.

مثال:

They will collaud the results in their upcoming meeting.

معنی فارسی کلمه collaud

: معنی collaud به فارسی

تأیید کردن، تأییدیه رسمی دادن به یک طرح یا عملکرد.